تأثیراعتقاد به ولایت ائمه در بُعد عملی

به نام او که هستی نام از او یافت

تاثير اعتقاد به ولايت ائمه در بعد علمي

بايد دانست که علم امام را با دانش ديگران نمي‌توان مقايسه نمود و اگر کسي در مقام مقايسه برآيد چنين قياسي صحيح نبوده و به اصطلاح اهل منطق قياس مع الفارق خواهد بود زيرا علم امام موهبتي و از جانب خداوند افاضه شده است .در حالي که علم ديگران ولو در اثر نبوغ ذاتي هم باشد اکتسابي و تحصيلي است و ائمه عليهم اسلام هم در علم و ساير فضائل نفساني نسبت به هم فرقي ندارند و با توجه به شرايط زمان و آماده بودن اوضاع و احوال ، علم خود را ظاهر و بيان فرموده اند.

به عنوان مثال درزمان امام رضا (ع) مناظراتي بين آن حضرت  و رؤساي اديان و فرق  صورت گرفت که تفوق علمي او را برهمگان آشکار نمود.

 هميشه امام ازمنظر علمي در جايگاهي بسيار بلندمرتبه تر از ساير بشر قرار داشته اند وبه همين دليل در مسائل علمي هم به وجود اين بزرگواران نياز بوده است .   پيامبر اکرم صل اله عليه و اله وسلم نيز به اين مهم اشاره و همچنين اهميت و ضرورت نياز به امام رادراين زمينه گوشزد نموده است .آنجا که مي فرمايد :

" انا مدينه العلم و علي بابها، فمن اراد المدينه و الحکمه فلياتها من بابها"

"من شهرعلمم و علي درآن شهر است ،پس هرکس بخواهددر اين شهرعلم و حکمت وارد شود، ازدرگاهش بايد وارد گردد."

اگرچه علم ائمه از نوع الهي  و ماوراء بشري است ، اما اين به آن معنا نيست که انسان ها به اين بهانه خود را از فراگيري علم و دانش دور کرده  و آن را دست نيافتني  بداند . در دين ما به فراکيري علم بسيار سفارش شده است و اعتقاد به ائمه و پذيرش قلبي وعملي آموزه هاي آنها  سبب تلاش هر چه بيش تر انسان براي دست يافتن به افق هاي ناشناخته ي علم،البته از نوع سودمند آن، مي شود  .در اينجا به برخي از احاديث و روايات پيامبر و ائمه در اين زمينه اشاره مي کنيم:

مردي از انصار نزد رسول  اکرم آمد و سؤال کرد :" يا رسول الله ! اگر جنازه ي شخصي در ميان است و بايد تشييع و سپس دفن شود و مجلس علمي هم هست که از شرکت در آن بهره مند مي شويم ، وقت و فرصت هم نيست که در هر دو جا شرکت کنيم ، در هر کدام از اين دو شرکت کنيم  از ديگري محروم مي مانيم ، شما کدام يک از اين دو را دوست مي داري تا من در آن شرکت کنم ؟ "

رسول اکرم فرمودند :" اگر افراد ديگري هستند که همراه جنازه بروند و آن را دفن کنند ، در مجلس علم  شرکت کن . همانا شرکت در يک مجلس علم از حضور در هزار تشييع جنازه و از هزار عيادت بيمار و از هزار شب عبادت  و هزار روز روزه و هزار درهم تصدق و هزار حج غير واجب و هزارجهاد غير واجب بهتر است . اينها کجا و حضور در محضر عالم کجا؟ مگر نمي داني به وسيله ي علم  است که خدا اطاعت مي شود ، و به وسيله ي علم است که عبادت خدا صورت مي گيرد . خير دنيا و آخرت با علم توام است . "( داستان راستان ، جلد دوم)

حضرت امام جعفر صادق عليه السلام فرمودند که : "مردي به پيامبر خدا صل الله عليه و آله و سلم عرض کرد:   " اي پيامبر خدا (ص) علم چيست ؟ " پيامبر خدا (صل الله عليه و آله و سلم ) فرمودند:   : "علم ، خاموش بودن و سکوت است . :"

آن شخص عرض کرد:   " بعد از آن ؟"   پيامبر خدا (ص) فرمودند:   " بعد از آن ، گوش دادن به آن است . "   او عرض کرد:   " بعد از آن ؟ "  پيامبر اکرم (ص ) فرمودند:   " حفظ کردن و به خاطر سپردن آن . :" آن شخص عرضه داشت:   " بعد از آن ؟ " پيامبر خدا (ص) فرمودند:   " عمل کردن به آن . "  آن شخص عرض کرد:  : " بعد از آن ؟ پيامبر خدا فرمودند:   " بعد از آن که خود به آن عمل کردي ، آن را هم به ديگران هم برساني . " (اخلاق انتشارات صلاه محمدي تاليف عباس عزيزي)

در روايتي ديگر"صفوان بن عسال " مي گويد:  " خدمت پيامبر اکرم رسيدم ، حضرت در مسجد نشسته بود و بر برد سرخ رنگ خويش تکيه داده بودند . عرض کردم:  " اي پيامبر خدا ! من براي يادگيري علم و دانش و به طلب آن آمده ام . "

 پيامبر خدا فرمودند:  " اي طالب علم !  خوش آمدي . همانا فرشتگان با پر و بال خود پيرامون دانشجو را مي گيرند و آن چنان گرداگرد او جمع مي شوند که برخي از آن ها بر برخي ديگر سوار مي شوند تا اينکه به آسمان دنيا برسند از جهت محبت و دوستي  که به دانشجو و دانش دارند . (اخلاق انتشارات صلاه محمدي تاليف عباس عزيزي)

روايت ها در اين زمينه بسيار فراوان است که در اين مجال اندک نمي گنجد و اشاره به موارد  ذکر شده بيش تر به منظور تاکيد به توجه اسلام و پيامبر و ائمه عليها سلام به مساله علم آموزي و ارزش و اهميت  آن است .

اگر کسي که اعتقاد کامل به ولايت داشته  وبه تمام رفتار ، گفتار و کردار اين بزرگواران  از اعماق وجو د يقين پيدا کرده باشد ،پس حتما به آنها عمل نموده و در زندگي خويش به کار مي بندد و در آن صورت  نه تنها از آموختن علم اکراهي ندارد بلکه عاشقانه و با جديت تمام آن را پيگيري کرده و آن را نوعي عبادت تلقي مي نمايد که آموختن آن نه تنها به نفع خودش بوده است بلکه موجب خوشنودي خداوند نيز مي شود.

نتيجه گيری

تاثير اعتقاد به ولايت آنقدر در زندگي ما انسان ها پر رنگ است  که بيان آن بر رو ي کاغذ  ، آن هم در چند صفحه اندک همچون  وصف جلوه گري خورشيد است در روز روشن  و در واقع نوعي سعي در بيان بديهياتي است  که اصلا نياز به بازگو کردن ندارد .بهره گيري از فضايل ائمه ، آن هم در همه ي زمينه ها  آنقدر مفيد و پر ارزش است که حتي غير مسلمانها هم خود از آن بي بهره نگذاشته و با کمال شرمندگي بايد گفت در برخي موارد به ويژه در زمينه علمي گوي سبقت را از ما مسلمانان ربوده اند و بسياري از اکتشافات و اختراعات آنها با کمک گرفتن از احاديث و سخنان ائمه هدي عليها سلام بوده است.

بي شک تمام مسلمانان از شيفته ترين و معتقد ترين افراد تا  آنان که اسلام را فقط در محدوده اي اندک شناخته و به کار مي بندند،  همه وهمه ازاعماق وجودشان نوعي انس و الفت را با امامان معصوممان احساس مي کنند و تنها تفاوتشان در به کار بستن و عملي کردن سيره ي اين بزرگان    بايد دانست . به اميد آن روز که هر مسلمان و به ويژه شيعه سعي در شناخت بيش تر و بهتر اين ستارگان پر فروغ داشته باشد و تلاش کند زندگي خود را در همه ي ابعاد هم رنگ و منطبق با اين عزيزان در آورد .

"الهم صل علي فاطمه و ابيها و بعلها و بنيها و سر المستودع فيها بعددما و احاط به علمک"

                                                                                                       یا علی مدد.

                        تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://www.roozgozar.com

فضیلت مجالس ذکر

 

برپایی محافل ذکر و یاد خدا، فضیلت های بسیاری دارد که در سایه رحمت الهی قرار گرفتن و جزو مقربان درگاه حق به شمار آمدن مهم ترین آنهاست. خدای تعالی می فرماید:

«هیچ بنده ای در درون خود مرا یاد نکند، مگر آنکه او رادر میان جمعی از فرشتگان یاد کنم. و در میان جمع مرا یاد نکند، مگر آنکه او را در رفیق اعلی یاد کنم»

و در جایی دیگر فرموده است:

«بنده ام! اگر مرا در تنهایی یاد کنی، تو را در تنهایی یاد کنم و اگر در میان جماعتی یادم کنی، تو را در میان جماعتی بهتر و فراوان تر از جمع تو، یاد کنم».

روایت های بسیاری از اهل بیت علیهم السلام در تأکید ذکر وارد شده است که نشان دهنده ارزش و اهمیت این امر است. پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله دائم الذکر بود. امیرالمؤمینین علیه السلام همچون شیری در میدان مبارزه جهاد می کرد و زبانش مرتب به نام خدا گویا بود. امام حسین علیه السلام در روز عاشورا و در سخت ترین شرایط جنگ، یاد خدا را رها نکرد و ذکر او را به جای آورد. گرفتاری و سختی زندگی، هیچ گاه آنها را از یاد خدا غافل نساخت. حضرت زینب علیهاالسلام همواره در حال ذکر بود و نماز شبش هرگز ترک نمی شد. این بانوی بزرگوار، شب سیزدهم محرم نیز با عشق و علاقه ای وصف نشدنی پشت دروازه کوفه نماز خواند. امام صادق علیه السلام می فرماید: «پدرم همیشه زبانش به ذکر خدا مشغول بود».

هر کدام از امامان معصوم علیهم السلام ذکری خاص داشتند که نقش انگشترشان هم بود. ما نیز اگر شیعه هستیم، باید شباهتی به اهل بیت علیهم السلام داشته باشیم. باید زبانمان گویای یاد خدا باشد. دلمان متوجه خدا باشد و اگر دائم الذکر نیستیم، در عالم ملکوت جزو ذاکران به شمار آییم. در قرآن کریم نیز آمده است:

«ای کسانی که ایمان آورده اید، خدا را یاد کنید، یادی بسیار». (احزاب: 41 و 42»

                                                                                  یا علی مدد.

هرکس به زبانی صفت حمد تو گوید...

همه می پرسند:

چیست در زمزمه مبهم آب؟

چیست در همهمه دلکش برگ؟

چیست در بازی این ابر سپید٬

روی این آبی آرام بلند٬

که ترا می برد این گونه به ژرفای خیال؟

چیست در خلوت خاموش کبوترها؟

چیست در کوشش بی حاصل موج؟

چیست در خنده جام؟

که تو چندین ساعت مات و مبهوت به آن می نگری؟

نه به باد٬ نه به آب٬ نه به برگ٬

نه به این آتش سوزنده که لغزیده به جام٬

نه به این خلوت خاموش کبوترها٬

من به این جمله نمی اندیشم!

من مناجات درختان را هنگام سحر٬

رقص عطر گل یخ را با باد٬

نفس پاک شقایق را در سینه کوه٬

صحبت چلچله را با صبح٬

نبض پاینده هستی را در گندم زار٬

گردش رنگ و طراوت را در گونه گل٬

همه را می شنوم... می بینم...

من به این جمله نمی اندیشم!!!

به تو می اندیشم.......

ای سراپا همه خوبی٬ تک و تنها به تو می اندیشم!

همه وقت٬ همه جا٬

من به هر حال که باشم به تو می اندیشم!

تو بدان این را تنها تو بدان٬

تو بیا... تو بمان با من تنها٬ تو بمان...

جای مهتاب به تاریکی مهتاب تو بتاب!

من فدای تو به جای همه گلها تو بخند!

اینک این من که به پای تو درافتادم باز...

ریسمانی کن از آن موی دراز٬

تو بگیر٬ تو ببند٬ تو بخواه٬

پاسخ چلچله ها را تو بگو٬

قصه ابر هوا را تو بخوان!

تو بمان با من تنها تو بمان!

در دل ساغر هستی تو بجوش!

من٬ همین یک نفس از جرعه جانم باقیست...

آخرین جرعه این جام تهی را تو بنوش.....

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://www.roozgozar.com

شگفت انگیز ترین انسانها

انسان‌ها چهار دسته اند :

١ـ آناني که وقتی هستند، هستند و وقتی که نيستند هم نيستند.عمده آدم‌ها حضورشان مبتنی به فيزيک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم مي‌شوند. بنابراين اينان تنها هويت جسمی دارند.

۲ـ آنانی که وقتی هستند، نيستند و وقتی که نيستند هم نيستند.

مردگانی متحرک در جهان. خود فروختگانی که هويت‌شان را به ازای چيزی فانی واگذاشته‌اند. بی‌شخصيت‌اند و بی‌اعتبار. هرگز به چشم نمی‌آيند. مرده و زنده‌‌شان يکی است.

٣ـ آنانی که وقتی هستند، هستند و وقتی که نيستند هم هستند.

آدم‌های معتبر و با شخصيت. کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم تاثيرشان را می‌گذارند. کسانی که همواره به خاطر ما می‌مانند. دوستشان داريم و برايشان ارزش و احترام قائليم.

٤ـ آنانی که وقتی هستند، نيستند و وقتی که نيستند هستند.

شگفت‌انگيز‌ترين آدم‌ها.

در زمان بودشان چنان قدرتمند و با شکوه‌اند که ما نمي‌توانيم حضورشان را دريابيم. اما وقتی که از پيش ما مي‌روند نرم نرم آهسته آهسته درک مي‌کنيم، باز مي‌شناسيم، می فهميم که آنان چه بودند. چه می‌گفتند و چه می‌خواستند. ما هميشه عاشق اين آدم‌ها هستيم. هزار حرف داريم برايشان. اما وقتی در برابرشان قرار می‌گيريم قفل بر زبانمان مي‌زنند. اختيار از ما سلب مي‌شود. سکوت می‌کنيم و غرقه در حضور آنان مست می‌شويم و درست در زماني که می‌روند يادمان می‌آيد که چه حرف‌ها داشتيم و نگفتيم. شايد تعداد اين‌ها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد.

 دکتر علی شریعتی.

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://www.roozgozar.com