وَ هو معکُم أین ما کُنتم...

اگر تنهاترين تنها شوم باز خدا هست

 او جانشين همه نداشتنهاست

 نفرين ها و آفرين ها بی ثمر است

 اگر تمامی خلق گرگهای هار شوند

 و از آسمان هول و کينه بر سرم بارد

 تو مهربان جاودان آسيب نا پذير من هستی

 ای پناهگاه ابدی

 تو می توانی جانشين همه بی پناهی ها شوی

( دکتر علی شریعتی )

بابهای ثلاثی مزید

 فعلهاییکه صیغه ی اول ماضی آنها بیش از سه حرف دارد « ثلاثی مزید» نامیده می شود .مانند : أسلَمتُ ، یُجاهِدونَ ،  تُکذِّبانِ .

                                                     ثلاثی مزید 8 باب مهم دارد که عبارتند از :

  ماضی    

   مضارع

  مصدر

   امر

تعداد حرف اضافه

                  کاربرد بابها « معنی باب »

1- اَفعَلَ

     اَنزَلَ

   یُفعِلُ

   یُنزِلُ

  اِفعال

  اِنزال

   اَفعِل

   اَنزِل

یک حرف = همزه

برای متعدی کردن به کار می رود.

اَنزَلَ ا…ُ القرآنَ . خدا قرآن را نازل کرد .

2- فَعَّلَ

    فَرَّحَ

   یُفَعِّلُ

   یُفَرِّحُ

  تَفعیل

  تَفریح

   فَعِّل

   فَرِّح

یک حرف = تشدید

برای متعدی کردن به کار می رود .

 فَرِّحَ التلمیذُ المعلمَ . دانش آموز معلم را خوشحال کرد .

3- فاعَلَ

    کاتَبَ

   یُفاعِلُ

   یُکاتِبُ

  مُفاعَله

  مُکاتَبَه

   فاعِل

   کاتِب

یک حرف = الف

برای بیان مشارکت ( بین دو طرف )

کاتَبَ هذا التلمیذُ صدیقَه. این دانش آموز با دوست خود نامه نگاری کرد.

4- تَفَعَّلَ

     تَعَلَّمَ

   یَتَفَعَّلُ

   یَتَعَلَّمُ

  تَفَعُّل

  تَعَلُّم

  تَفَعَّل

  تَعَلَّم

دو حرف =ت+تشدید

 اغلب برای مُطاوعه ( اثر پذیرفتن )

تَعَلَّمَ التلمیذُ الدرسَ. دانش آموز درس را یاد گرفت .

5- تَفاعَلَ

    تَکاتَبَ

   یَتَفاعَلُ

   یَتَکاتَبُ

  تَفاعُل

  تَکاتُب

  تَفاعَل

  تَکاتَب

دو حرف = ت+ الف

برای بیان مشارکت ( بین دو طرف )

 تَکاتَبَ الصَدیقان . دو دوست با هم نامه نگاری کردند .

6- اِفتَعَلَ

    اِمتَنَعَ

   یَفتَعِلُ

   یَمتَنِعُ

  اِفتِعال

  اِمتِناع

  اِفتَعِل

  اِمتَنِع

دوحرف = همزه+ت

اغلب برای مُطاوَعه ( اثر پذیرفتن )

اِمتَنِعَ الطفلُ عن الکذب . کودک از دروغ گفتن خود داری کرد .

7- اِنفَعَلَ

    اِنجَمَدَ

   یَنفَعِلُ 

   یَنجَمِدُ             

  اِنفِعال

  اِنجِماد

  اِنفَعِل

  اِنجَمِد

دو حرف = همزه+ن

اغلب برای مطاوعه ( اثر پذیرفتن )

اِنجَمدَ الماءُ. آب منجمد شد .

8-اِستَفعَل

   اِستَرحَمَ

   یَستَفعِلُ

   یَستَرحِمُ

 اِستِفعال

 اِستِرحام

 اِستَفعِل

 اِستَرحِم

سه حرف = همزه .س .ت

برای طلب درخواست

 اِستَرحَمتُ ا... َ . از خدا رحمت خواستم .

  نکات مهم  :

ملاک تشخیص تعداد حروف زائد در بابهای ثلاثی مزید اولین صیغه ی ماضی آنها می باشد .

 همزه ی باب افعال در فعل امر همیشه مفتوح است.   تَنزِلُ  -  اَنزِل

 مصدر باب مفاعله گاه بر وزن « فِعال» نیز می آید .مانند : مُدافَعه یا دِفاع  -  مُجادله  یا جِدال .

 کلماتی مانند ( اِنتشار ، اِنتظار ، انتصار ، انتصاف و .....) به باب اِفتعال رفته اند نه اِنفعال .

 کلمات ( اِستِراق ، اِستِماع ، اِستِواء ) باب افتعال هستند نه استفعال زیرا « س » جزو حروف اصلی آنها ست .

 نکته : اغلب کلماتی که سومین حرف آنها « ت » باشد و قبل از « ت » ، « ن » آمده باشد باب اِفتعال است .

 بجز « اِنتاج » که باب اِفعال است نه اِفتعال و حرف اصلی آن عبارتند از « نَتَجَ »   اِنتاج به معنی تولید کردن است

 

 

 

عبادت از روی احتیاط

به نام او که رحمن ورحیم است

عبادت از روی احتیاط مقرون به شک و تردید در نیت است. و این حال تردید ، کم کم منجر به وسواس می شود. و قاطعیت را از مؤمن می گیرد عبادتی که باید نتیجه اش تقرب به خدا باشد نتیجه عکس می دهد. و مؤمن را پیوسته دو دل و در وادی احتمال و تردید که محل شیطان است نگاه می دارد. و این همان بُعدی است که صد در صد خلاف راه یقین و تقرب به خداوند است. به طور کلی سنت اسلام بر این است که افراد امت را در اعمال خود قاطع گرداندو از شک خارج کند . زیرا بالاخره کثرت شک و تردید در اعمال به حالت شک وتردید در نفوس سرایت نموده و نسبت به صاحبان آن حالت تزلزل و اضطراب پدید می آورد. و این حالت از امراض مهلکه نفس است و موجب یأس از رحمت خدا خواهد شد. زیرا دائماً هر عملی را که انجام می دهدنمی داند که این مورد تکلیف و تقرب به خداوند است یا نه ؟ و لذا در دوران امامت ائمه دیده نشده و در اصحاب و فقها هم نبوده است که شخصی را که مثلاً در نمازهای خود تردید دارد را وادار به اعاده یا قضا بنماید. مثلاً شخصی که نماز خود را ادا کرده و در صحت آن شک دارد او را از باب احتیاط ترغیب به قضا بنمایند. بلکه همیشه امر قاطعانه به نوافل نموده اند و گفته اند نوافل جبران کمبود نماز فریضه را می کند.( علامه حسینی تهرانی، معاد شناسی ، ج 3 ، ص 53)

نافله های شبانه روزی عبارتند از نافله ظهر 8 رکعت و نافله عصر نیز 8 رکعت است نافله مغرب 4 رکعت و نافله عشا 2 رکعت است که نشسته خوانده می شود. نافله شب 11 رکعت و نافله صبح 2 رکعت است. وقت نافلة ظهر و عصر قبل از نماز ظهر و عصر است . وقت نافله مغرب بعد از نماز مغرب است. وقت نافله عشا بعد از نماز عشا است. وقت نافله صبح قبل از نماز صبح است. وقت نافله شب بنا بر احتیاط از نصف شب است تا اذان صبح ، ولی بهتر است در موقع سحر یعنی در ثلث آخر شب خوانده شود.

 

  فوايد نماز شب

  1) باعث خشنودي خدا و دوستي ملائكه است.

  2) باعث مباهات خداوند بر فرشتگان است.

  3) باعث درخشش براي اهل آسمان همانند ستارگان است.

  4) باعث روشني دل است.

  5) باعث استجابت سريع دعا است.

  6) باعث پزيرش توبه و پاك شدن از گناهان از جانب حضرت حق است.

  7) باعث كفاره گناهان است.

  8) باعث زيبايي صورت و شادابي چهره و نوراني شدن آن در طول روز است.

  9) باعث سلامتي و تندرستي و رفع انواع بيماريهاي جسمي و روحي است.

  10) باعث از بين رفتن غم و اندوه و تقويت نور چشم است.

  11) باعث تمسك يافتن به اخلاق انبياء و اولياي خداوند است.

  12) باعث انجام دادن سنّت پيامبران و صالحان است.

  13) باعث تابش نور خدا به او مي‌شود.

  14) باعث مهر و محبت و محبوب القلوب شدن بين مردم است.

  15) باعث افزايش عمر است.

  16) باعث جلب رزق و روزي فراوان و ادعاي قرض است.

  17) باعث نوعي صدقه است.

  18) باعث نوشته شدن چهار ثواب بزرگ براي خود است.

  19) خداوند نه صف از ملائكه پشت سر نمازگزار قرار مي‌دهد.

  20) كليد رفتن به بهشت و جواز عبور از پل صراط است.

  21) زينت آخرت و نور مؤمن در آخرت است.

  22) نماز شب همچون سايباني در روز قيامت است بر سرش.

  23) نماز شب لباس بدن نمازگزار است در روز قيامت درحاليكه همه عريانند.

  24) نماز شب در روز قيامت همچون نوري در برابرش است و چشم نمازگزار نماز شب در روز قيامت شادمان است.

  25) نماز شب ميان شخص نمازگزار و آتش جهنم همچون حائلي فاصله مي‌گذارد.

  26) ميزان اعمال خوب نمازگزار در روز قيامت سنگين است.

  27) نماز شب همچون تاجي در روز قيامت است بر سرش.

  28) چراغي است براي تاريكي قبر و برطرف كننده وحشت تاريكي قبر است.

  29) نماز شب همچون مشعلي نوراني است در تاريكي قبر.

  30) نماز شب، نمازگزار را از عذاب قبر ايمن مي‌كند و برات آزادي از آتش جهنم است.